• December 15, 2011

ناگفته های تهدید به بستن تنگه هرمز- بخش اول

ناگفته های تهدید به بستن تنگه هرمز- بخش اول

ناگفته های تهدید به بستن تنگه هرمز- بخش اول 150 150 شوالیه پارسی
مقدمه

درشهریور1365 بود که نیروی تازه تاسیس دریایی سپاه پاسداران درخلیج فارس باحمله به سکوهای البکروالامیه تحت عنوان عملیات کربلای 3 وجه عملیاتی بخود گرفت. گرچه تاقبل ازآن فعالیت دریایی سپاه درسه عملیات ابخاکی یا Amphibious ناموفق وشکست خورده خیبر(درزمستان 62) وبدر(زمستان 63) وموفقیت آمیزوالفجر8(زمستان 64) بااستفاده ازقرارگاه نوح (یکی ازقرارگاههای چندگانه نصر،کربلا، فتح، نجف، نصر، رمضان تحت هدایت قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء ) خلاصه می شد ولی عملیات کربلای 3 که حداکثردرحدعملیات یک تیپ تفنگداران دریایی یا نیروهای مارین (رزمندگان غواص مامورازلشکر14 امام حسین اصفهان ) برآورد می گردید رامی توان اولین عملیات دریایی سپاه قلمداد کرد.

ناگقته نماند که تلاشهای محسن رضایی وسایرفرماندهان ارشد سپاه درسوء استفاده ازروندجنگ برای تثبیت این نهاد بعنوان نهاداصلی نظامی کشور(ونه الزاما باهدف پیروزی درجنگ) باتحت فشارگذاشتن آیت الله خمینی برای پذیرش برخورداری سپاه ازسه نیروی کلاسیک زمینی، دریایی وهوایی درشهریورماه 1364 جامه عمل بخودگرفت ولی بدلیل درگیری عناصر اصلی درعملیات فتح وتثبیت شبه جزیره فاو ونیزامورستادی تشکیل نیروهای جدید عملاحدودیکسال تاخیربرای عملیات دردریا رابرای سپاه بهمراه داشت.

ازسوی دیگرعملیات والفجر8 گرچه فرصت های سیاسی مناسب وفراوانی رابرای رهبران کشوربرای تحمیل یک صلح عادلانه ترپس ازآزادی خرمشهربه جامعه جهانی بهمراه داشت ولی متاسفانه این فرصت نیزنظیرسایرموارد ازدست رفته جای خودرابه تهدیداتی جدی داد تهدیدهایی که نهایتا زمینه پذیرش قطعنامه 598 رادربدترین شرایط وهمراه با “سرکشیدن جام زهر” توسط آیت الله خمینی دردو سال بعد فراهم آورد.

مهمترین این تهدیدات که پس ازفتح جزیره فاو ومکمل آن یعنی فعال شدن سپاه وارتش درخلیج فارس متوجه کشورگردید در پیش گرفتن استراتژی ” عدم غالب ومغلوب” ازسوی آمریکا ومتحدین غربی وی بود وپس ازآن افزایش تحرکات دریایی آمریکا وشوروی درخلیج فارس برای بازدارندگی سپاه وارتش ایران که طیف وسیعی از”بازرسی کشتی ها”، “جنگ ناوچه ها”، “جنگ نفتکش ها” ، “مین گذاریهای دریایی”، “حملات موشکی به پایانه های نفتی واهداف ساحلی درکشورکویت وعراق”، “حمله به اهداف هوایی برفرازخلیج فارس” و…را دربرمی گرفت نیزنهایتا باحمله اشتباهی به ایرباس ایرانی آخرین برگ خودرادرروزهای آخرین جنگ ایران وعراق یعنی تیرماه 1367 رقم زد.

تهدید به بستن تنگه هرمز

یکی ازمهمترین مباحث درزمان جنگ امکان بستن تنگه هرمزازسوی نیروهای نظامی ایران درصورت محروم شدن ایران ازصدورنفت خود ازاین تنگه استراتژیک بود که مابین ایران وکشورپادشاهی عمان قراردارد. ایده اولی این بحث اززمانی آغازشد که ارتش عراق حملات هوایی خودرامتوجه ترمینال نفتی خارک بعنوان مهمترین پایانه صادرات نفت ایران نمود پس ازآن مسئولین کشوربا انتقال این پایانه به صورت شناوری به نزدیکی جزیره لاوان وپس لارک سعی بردورکردن کشتی ونفتکشهای خارجی ازمناطق شمالی خلیج فارس به بخش های میانی ونزدیک تنگه کردند که عراق را دراستفاده از هواپیماهای خود وموشک های آنها (بالاخص جنگنده های فرانسوی میراژ و سوپراتانداردباموشکهای اگزوسه) دچارمشکل می نمود ودرسال آخرجنگ نیزعملا صادرات نفت ایران ازهمان طریق پایانه شناوری درلنگرگاه فجیره دردریای عمان درخارج ازتنگه هرمزیاکشورمقصدصورت می گرفت.

نگارنده بعنوان یکی ازکارشناسان ارشد وصاحب نظراین توفیق راداشتم که درسال های پایانی جنگ درمباحث مربوط به بستن تنگه هرمزشرکت و نظرات خود رابیان نمایم وتا آنجایی که بخاطردارم تنهاچیزی که بعنوان نتیجه جمع بندی شده به شورایعالی دفاع گزارش گردید این بود که:

” بهیچوجه امکان بستن تنگه هرمزتوسط نیروهای نظامی ایران وجود ندارد ودرصورت اقدام به این امرتنها نتایج حاصله انهدام کامل کلیه پایگاههای هوایی ودریایی ایران درمرزجنوبی کشوربه طول حدود 2 هزارکیلومترازچابهارتا اروند رود وحداکثراخلال (ونه انسدادکامل) 48 ساعته درعبورومرورنفتکش های خارجی ازتنگه هرمزخواهدبود”

همچنین عملیات فوق درحالیکه بدلیل بهره برداری قبلی وایجاد چندین خط لوله موازی نفتی ازشرق وشمال عربستان، کویت وعراق به دریای سرخ (بندرینبع) ومدیترانه (ظهرانی لبنان ازطریق اردن) وترکیه به ظرفیت حدود 2/5 میلیون بشکه درروزنمی تواند ضربه تعیین کننده به جریان صادرات نفت توسط کشورهای فوق حتی برای کوتاه مدت باشد عملا کلیه کشورهای حاشیه خلیج فارس رادرکنار ناوگان دریایی غرب وارد جنگ باایران ونابودی ناوگان هوایی ودریایی جنوب خواهد کرد بطوریکه حتی پیشنهاد گردید که تنها راه نجات ناوگان دریایی کشورازنابودی خارج کردن آن ازخلیج فارس ودریای عرب وپناه دادن آنها دربنادری نظیرکراچی وخلیج گوادرپاکستان قبل ازهرگونه اقدامی دراین راستا باشد.

اکنون که 25 سال نیزازآن ایام گذاشته است گرچه ارتش وسپاه ایران به سیستمهای موشکی سطحی وزیرسطحی بیشتری مجهزگردیده اند ولی همزمان وابستگی اعراب به خلیج فارس (بجزکشورقطرکه شریک سیاسی واقتصادی ایران دربسیاری ازموارد وازجمله میدان گازی پارس محسوب می شود) برای پشت سرگذاشتن یک دوره بحرانی کوتاه مدت بسیارکمترازقبل گردیده است ضمن آنکه آرایش مصرف کنندگان ومشتریان نفت وگازایران نیزدچارتغییرات شگرفی شده است.

آگردرسالهای جنگ آمریکا(ازطریق واسطه ها) واروپا وژاپن مهمترین مشتریان نفتی ایران محسوب می شدند واخلال درعبورجریان نفت ازتنگه هرمزمی توانست براقتصاد آنان تاثیربگذارد امروزه نه تنهااین وابستگی به یمن احداث خطوط لوله فوق به حداقل خودرسیده بلکه برخی ازاین کشورها بی محابا خود داوطلبانه اقدام به تحریم خرید نفت ازایران وخروج از بازاروسوسه انگیزسرمایه گذاری در صنایع نفت وگازکشورکرده اند

لذا تهدیدات فرماندهان نظامی کشورکه برخی ازآنان حتی هیچ سابقه روشنی درجنگ وامورنظامی وامنیتی نداشته اند (نظیرسردار سرلشکرفیروزابادی رییس ستادنیروهای مسلح یا سردارمهرعلی شادمانی رییس عملیات آن ستاد)وتنها خاصیت آنها دادن شعارهای توخالی برای جلب رضایت رهبران است رانباید جدی گ
رفته وبرای آن ارزش عملیاتی قائل شد.

تنهادریک کلام باید گفته شود که خاصیت اینگونه تهدیدات یامانورهای نظامی وموشکی ایران وبالاخص سپاه پاسداران درخلیج فارس که همواره بابزرگنمایی چندبرابری همراه است کمک به اتحاد بیشترکشورهای عربی واقع درمرزهای جنوبی کشوردرمقابل ایران، افزایش فروش تسلیحات ازسوی غرب وآمریکا به ارقام نجومی 150 میلیارددلاری درطی دوسه سال اخیر، دادن امکانات وپایگاههای بیشتر از سوی این کشورها به نیروهای آمریکایی وناتوجهت تهاجم به ایران تحت پوشش دفاع ازخود، سندسازی تاریخی برعلیه کشور و کاهش فرصتهای اقتصادی وسرمایه گذاری دراین منطقه بالاخص دربخش شمالی آن یعنی طرف ایجاد کننده بحران یعنی ایران است بهمین دلیل نیزبلافاصله می بینیم که پس ازاینگونه موضع گیریهای توخالی مقامات سیاسی کشورشتابزده درجهت تکذیب تهدیدهای خودساخته برآمده وناچاربه اعزام وزرای کابینه به این کشورهاجهت توضیح سیاستهای واقعی وذلیلانه خود دربخش خارجی وتوجیه تنها کاربرد داخلی آن یعنی نمایش قدرت به مردم بی پناه کشورخودمی باشند.

دربخش بعدی گزارش اقدام به ارائه آمارهای دقیقی ازدوبخش اقتصادی ونظامی مربوط به خلیج فارس وتنگه هرمزخواهیم کرد تا مخاطبین محترم با چهره واقعی این تنگه ونقش آن درژئوپلتیک وژئواکونومی جهان ومنطقه بیشترآشناگردند