دربخش اول مطلبم درخصوص سوانح هوایی وارتباط آن با تحریم های آمریکا با استنادبه آماررسمی ثابت کردم که اثرتحریم های آمریکا برسوانح هوایی ایران ازنظرفنی وتکنیکی درحد صفربوده است اما دربخش دوم به پروژه سیاسی امنیتی که رژیم باسوء استفاده ازاحساسات برخی ایرانیان ناآگاه (واحیانا آگاه ولی آلوده) دنبال می کند نظری خواهیم افکند.
همگان می دانند که پس ازکودتای خامنه ای درانتخابات ریاست جمهوری سال 1384 (2005) وبکرسی نشاندن احمدی نژاد استفاده ازدیپلماسی عمومی بعنوان بخشی ازسیاست تهاجمی خارجی دردستورکاردولت دست نشانده رهبری قرارگرفت تشکیل گروههایی لابی رژیم درخارج ، نهاد وبنیادهای دولتی (ولی بظاهرغیردولتی) تحت عنوان قربانیان تروردرایران، ایجادمرکزحقوق بشردرقوه قضاییه، نامه نویسی ها به رهبران کشورهای غربی، تمرکزبرنیروهای بظاهرمخالف دولت ها درسخنرانی های عمومی، تشکیل گروههایی ازحقوق دانان وابسته به رژیم جهت پیگیری برخی امورتحت عنوان “جهادحقوقی درخارج”، مظلوم نمایی درماجرای ترور کارشناسان درگیردرپروژه ساخت بمب اتمی ایران وکلاهک های موشکی محمول آن بعنوان دانشمند وکادرعلمی و…ازاین دست می باشد.
پس ازناکامی احمدی نژاد درفضاسازی جهت ایجادپروازهای مستقیم به برخی شهرهای آمریکا که درواقع لغوتحریم هوایی راهدف قرارمی داد استفاده ازسوانح هوایی ایران برای تحریک افکارعمومی ومجامع بین المللی برعلیه تحریم ها دردستورکاررژیم قرار گرفت که بطورکلی اعمال می گردید اما پس ازحادثه بازنشدن چرخهای جلوی یک فروند بویینگ 727 ایران ایردرتاریخ 26 مهرماه 1390 درطی سفرمسکوبه تهران موسوم به پرواز743 نقش سازمان یافته ای بخود گرفته است.
خوانندگان گرامی این مطالب به این امرآگاهی دارند که پس ازفرودسالم هواپیمای فوق وتوزیع فیلم ویدئویی آن درشبکه یوتیوب در“اینجا” این فعالین وگروههای سیاسی مخالف رژیم بودند که با حمایت وقدردانی ازهوشنگ شهبازی بعنوان کاپیتان معرفی شده هواپیمای فوق درمقابل سکوت مطلق دولت عملا این حادثه رابه کارزاری برعلیه رژیم تبدیل کردند زیرا درابتدا چنین وانمودشده بود که این خلبان اولا همه کاره فرود آرام هواپیمای فوق بوده ودیگراینکه باتوجه به قیافه ظاهری ایشان وی ازآن دست ازخلبانان دست پرورده رژیم سابق وفردی کامل مسلط ومتخصص بوده است ولذا هرگونه حمایت وطرح وی درافکارعمومی به نفع کادرهای مخالف رژیم درخطوط هوایی وجامعه سیاسی ایران خواهدانجامید البته درخواست وگلایه های پی درپی کاپیتان هوشنگ شهبازی ازبی تفاوتی دولت متبوع خود (درواقع حالت کمای دولت ایران) درمقابل تشویق های بین المللی دراین خصوص نیزکه به استناد تنها فیلم منتشره فوق الذکردریوتیوب درکنارنام کاپیتان شهبازی درشبکه سایبری صورت می گرفت دراین توهم اولیه تاثیربسزایی داشت.
باگذشت سه هفته ازحادثه فوق نهایتا درمورخه 21 آبان ماه 90 علی لاریجانی به استناد یک توصیه ازهمتای خود درقوه مجریه سبقت گرفته واقدام به پذیرش کادرپروازی فوق وقدردانی ازآنان درجلو دوربین های صداوسیمای رزیم می نماید که
البته یکی ازدلایل آن پیشنهاد فرهادپرورش یکی ازماموران امنیتی درراس شرکت ایران ایر”هما” بوده است. این فرد طی گزارشی که برای مسئولین تهیه کرده است آنها را ازسابقه شهبازی آگاه می کند که اولا وی ازکادرهای استخدامی پس ازانقلاب است که بزرگنمایی وی درمقابله باخلبانان قبل ازانقلاب ضروری است، ثانیا کاپیتان شهبازی معرفی شده ازسوی یکی ازسرداران ارشد سپاه جهت استخدام درایران ایربوده است وبه اصطلاح خودی است وثالثا کاپیتان شهبازی که درپروازبرگشت مسئول بوده است اصراردارد که هرچه زودتراین افتخاربنام وی ثبت شود زیرا درصورت تعلل اصل ماجرا که دیگری یعنی کاپیتان عباس عقدایی معلم پروازمسئولیت هدایت عملیات فرود رابعهده داشته وازهمه مهمترحضورکاپیتان رستگارفرخلبان ومعلم پروازارشدنیزمسئولیتی فراترازهردو رادرصورت ایجاد حادثه متوجه وی می کرد.
البته یکی ازدلایل آن پیشنهاد فرهادپرورش یکی ازماموران امنیتی درراس شرکت ایران ایر”هما” بوده است. این فرد طی گزارشی که برای مسئولین تهیه کرده است آنها را ازسابقه شهبازی آگاه می کند که اولا وی ازکادرهای استخدامی پس ازانقلاب است که بزرگنمایی وی درمقابله باخلبانان قبل ازانقلاب ضروری است، ثانیا کاپیتان شهبازی معرفی شده ازسوی یکی ازسرداران ارشد سپاه جهت استخدام درایران ایربوده است وبه اصطلاح خودی است وثالثا کاپیتان شهبازی که درپروازبرگشت مسئول بوده است اصراردارد که هرچه زودتراین افتخاربنام وی ثبت شود زیرا درصورت تعلل اصل ماجرا که دیگری یعنی کاپیتان عباس عقدایی معلم پروازمسئولیت هدایت عملیات فرود رابعهده داشته وازهمه مهمترحضورکاپیتان رستگارفرخلبان ومعلم پروازارشدنیزمسئولیتی فراترازهردو رادرصورت ایجاد حادثه متوجه وی می کرد.
پس ازآن داستان حمایت ازکاپیتان شهبازی دردستگاههای اطلاعاتی وامنیتی رژیم با یک گردش 180 درجه آغازمی گردد که تاهم اکنون ادامه دارد. درمرحله نخست بوی گوشزد می شود که حمایت وو چهره سازی ازوی درگرو اثبات سرسپردگی به رژیم واهدافی است که ازسوی دستگاههای امنیتی برای وی تعیین می شود سپس یک وب سایت برای وی درنظرگرفته می شود که هدف اصلی آن لغوتحریم هوایی آمریکا علیه ایران است (توجه کنید که کلیه این اقدامات بعنوان یک برنامه دفاعی درمقابل طرح تشدید تحریم هوایی ودریایی ایران بوده که بطورهمزمان بدلیل برنامه اتمی ایران دردستورکارغرب قرارگرفته است). وب سایت فوق رادر“اینجا” می توانید ببینید.
کاپیتان هوشنگ شهبازی باقبول درخواست مقامات امنیتی بیانیه ای صادرودرآن دولت آمریکا وغرب را بدلیل تحریم فروش وقطعات یدکی مسئول سوانح هوایی کشورمعرفی کرده واقدام به ایجاد یک کمپین دراین خصوص می کند که البته تمام کارهای آنرا (ازجمله دادن رای به لغو تحریم وکامنت گذاری وغیره) اوسط ماموران اطلاعاتی وارتش سایبری رژیم اداره می کنند دروب سایت مربوطه نیزتنها یک گزارش بسیارمختصروکنترل شده چندخطی درباره واقعه فرود بویینگ 727 ” دراینجا” نوشته شده است که یاعث حساسیت دیگرپرسنل هما وافرادمطلع ازحقیقت ماجرانگردد. پس ازآن برنامه استفاده ازکاپیتان شهبازی برای بازی حقوق بشرقوه قضاییه آغازومحمدجواد اردشیرلاریجانی درفوریه امسال این فرد راباخود به اجلاس عمومی حقوق بشردرژنو برده وازوی می خواهد درخصوص تحریم صنعت هوایی کشوربعنوان یکی ازوکلای قربانیان ایرانی مواردنقض حقوق بشردریکی ازپانل های مربوطه “دراینجا” مدیحه سرایی نماید
اما ازهمه جالبتراینکه حادثه ای که به نقل ازگزارش رسمی آن یک امرکاملا طبیعی درصنعت هوایی بوده وهیچ قربانی خاصی جزخراشیدگی اندک درزیردماغه هواپیما نداشته بزودی ودرکمترازیک هفته تحت شعاع خبری مشابه قرارمی گیرد که بامقایسه آن بیش ازپیش رژیم رارسوا می کند وآن حادثه فرود بدون چرخ (عقب وجلو) یک هواپیمای بویینگ 767 با 220 مسافرو11 خدمه ازمبداء نیوجرسی آمریکا به فرودگاه ورشو درلهستان می باشد که بدون هرگونه تلفاتی انجام ودرهمان لحظه رییس جمهورلهستان درفرودگاه حاضروباتک تک افراداحوال پرسی می کند. ویدئوکلیپ این واقعه رادر“اینجا” ببینید.
(جالب اینکه چندماه قبل ازآن نیزیک هواپیمای فوکربایک چرخ درفرودگاه مهرآباد وچندماه بعد هم یک اف 5 نیروی هوایی بدون چرخ درپایگاه وحدتی دزفول بهمین سبک فرود آمده که هیچ تبلیغات وبازتاب خاصی دررسانه های ایران رابهمراه خود نداشت)
<
span lang="FA" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 12.0pt; line-height: 115%; mso-ascii-theme-font: major-bidi; mso-bidi-language: FA; mso-bidi-theme-font: major-bidi; mso-hansi-theme-font: major-bidi;">اما ایکاش رسوایی سناریوی فوق به همین جا ختم می شد چندی نمی گذرد که به تدریج اخبارواقعی واقعه منتشرگردیده ومعلوم می شود که اصولا کاپیتان شهبازی نقشی اصلی درفرود فوق بجزاینکه کاپیتان شیفت درلحظه فرود بوده نداشته وعمده تصمیمات مربوط به نحوه فرود توسط کاپیتان ومربی پروازباتجربه عباس عقدایی گرفته شده است که معمولا درصندلی سمت راست درکابین هواپیما می نشیند ضمن آنکه بدلیل حضوردوکاپیتان ومربی پروازدیگرکه درسفرتهران به مسکومسئولیت داشته اند یعنی کاپیتان یدالله رستگارفر(مربی پروازارشد) وحسین قربان پور(خلبان شیفت سفررفت به مسکو) عملا تصمیم به نحوه فرود بصورت جمعی وبامشورت جمع صورت گرفته است.
انتشاراین اخبارنیزتنها ازطریق بروزشکاف درمدیریت سازمان هواپیمایی کشوربعنوان مسئول اداره فرودگاه وشرکت خط هوایی ایران ایربه بیرون درزمی کند زیرا ریاست سازمان هواپیمایی کشوری با استنادبه نامه رسمی شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی “هما” که با بررسی فنی توسط معاونت عملیات آن شرکت کاپیتان عباس عقدایی رابعنوان مدیرنمونه سال هوایی کشورانتخاب می کند اما مدیریت اطلاعاتی ایران ایر برمعرفی خلبان هوشنگ شهبازی (بدلیل خودی بودن وازخلبانان استخدامی پس ازانقلاب) درراستای منافع نظام اصرارداشته است که باید ازایشان بعنوان فرد اول این فرود قدردانی و درچهارچوب دیپلماسی عمومی برای لغوتحریم ها باتوجه به شخصیت ضعیف وی ازآن استفاده شود. پس ازبروز این اختلاف موضوع فوق به یک جدال واقعی دربدنه خط هوایی هما تبدیل ونهایتا با مصاحبه کاپیتان حسن قاسمی عضوهیات مدیره ومعاون عملیات آن شرکت باخبرگزاری رسمی مهرباعنوان “ ناگفته هایی ازفرود بویینگ وپرواز743″ ابعادتازه ای پیدامی کند.
ادامه دارد