• April 7, 2011

مجاهدین خلق، اپوزیسیون، مردم ودولتهای غربی – بخش چهارم

مجاهدین خلق، اپوزیسیون، مردم ودولتهای غربی – بخش چهارم

مجاهدین خلق، اپوزیسیون، مردم ودولتهای غربی – بخش چهارم 150 150 شوالیه پارسی


این یک واقعیت انکارناپذیراست که درسال 1993 میلادی(1372 شمسی) که مصادف با دوره دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی ودوره اول ریاست جمهوری بیل کلینتون بود تلاشهایی متقابلی برای بهبودی روابط ایران وآمریکا صورت گرفت والبته علائمی ازجمله قراردادن مجاهدین درلیست سیاه گروههای تروریستی وزارت خارجه آمریکا وتغییرات کابینه هاشمی که باجایگزینی عناصرراستگرا ودرراس آنهااعضای جمعیت موتلفه اسلامی (مصطفی میرسلیم، یحبی آل اسحاق، هاشمی گلپایگانی و…) نیزحکایت ازچنین رویکردی می کرد


عدم اشراف کامل هاشمی برسپاه پاسداران ووزارت اطلاعات که مستقیما ازسوی رهبری اداره می شدند وعملیات این نهادها درخارج از کشورکه دونمونه آن بمب گذاری درمرکزیهودیان آرژانتین ومجتمع آمریکایی هادرشهرخوبرعربستان واقع درمنطقه شرقیه وشیعه نشین بوده ومنجربه کشته شدن دهها یهودی وآمریکایی گردید ونیزاوجگیری ترورروشنفکران درداخل کشور(موسوم به قتلهای زنجیره ای) و اروپا که پس ازانعقاد قراردادامنیتی رژیم با آلمان شدت یافت وضعیت رادرسالهای واپسین دوره هاشمی به حالت بحرانی کشانده بود وبالاخص خروج دیپلماتهای اروپایی ازتهران تیرخلاصی بود که به سیاست خارجی هاشمی علیرغم برخی تحرکات وی برای سازش باآمریکا وغرب زده شد


درست دربزنگاه تاریخی فوق (انزوای ایران نزد کشورهای عضواتحادیه اروپا) دولت وقت آمریکا فرصت طلبانه تمام تلاش خودرا برای استفاده ازاین امرجهت نزدیکی به رژیم ایران بعمل آورد ودرابتداء وزارت خارجه آمریکاتحت سرپرستی مادلین آلبرایت یهودی الاصل با اشاراتی که ازمقامات ایران ازجمله هاشمی رفسنجانی گرفته بود قراردادن سازمان مجاهدین خلق درلیست سیاه دولت آنکشورتمامی تلاش خودراجهت جلب اعتماد رژیم حاکم به عمل می آورد بااین تصورکه بااینکار وباضافه حدود 12 اقدام دیگرازجمله نادیده گرفتن اعمال تروریستی ایران درخارج، نادیده گرفتن نقض حقوق بشردرایران درمقایسه بااعراب منطقه که خط قرمزدمکراتهابه شمارمی رفت، صدورمجوزبرای برخی شرکتها جهت معامله باایران علیرغم تحریمها( ازجمله شرکتهای نفتی چورن وهالیبرتون)، قول آزادی بخشی ازاموال وپولهای ضبط شده ایران و… برای نشان دادن حسن نیت می باشد یعنی درست عکس سیاستی که دولت آمریکامی بایست اتخاذمی نمود خوشبختانه این گامهای اساسی ازسوی رژیم ایران بابی اعتنایی رد شد وموجبات سرخوردگی دولت کلینتون رافراهم آورد یکی ازواکنشهای دولت آمریکابه این عهدشکنی ایران ظاهراحفظ وتشدید تحریمهای وضع شده علیه ایران ازدوره کارتروریگان بود


پیروزی خاتمی واصلاح طلبان وشعارهای بظاهرزیبای تنش زدایی درسیاست خارجی باردیگربارقه امید رادردل مقامات آمریکایی دمیده وآنهاباردیگرواگذاری برخی امتیازات رابصورت یکطرفه به ایران آغازکردند بااین تصورکه خاتمی با پشتوانه 22 میلیون رای می تواند گامهای موثرتری رابرای برقراری رابطه بین ایران وآمریکابردارد عذرخواهی دولت آمریکا ازشرکت آن کشوردرسرنگونی دولت ملی مصدق وحمایت ازگروههای لابی رژیم ایران درآمریکا وایجاد محدودیتهای بی سابقه برعلیه گروه مجاهدین خلق ازویژگیهای این دوره می باشد که بظاهرباسرکارآمدن جورج بوش متوقف گردید.


تداوم حفظ مجاهدین بعنوان بخشی ازجنبش روشنفکری ایران درلیست گروههای تروریستی آمریکا درحالیکه اثری ازسپاه پاسداران ونیروهای برون مرزی قدس آن درلیست مذکوربه چشم نمی خورد ونیزقلمداد کردن گروههای تروریستی ومزدور نظیرحزب الله لبنان وحماس وجهاداسلامی بعنوان مقاومت ازسوی دولت ایران ازطنزهای تلخ این ایام می باشد که هنوزهم ادامه دارد بی جهت نیست که به نقل ازیک ضرب المثل یونانی گفته اند ملتی که بین روشنفکران ورزمندگان خود تفاوت قائل بشود ناگریزبه اندیشیدن بزدلانه وجنگیدن اح
مقانه است واین دقیقا اتفاقی بود که درسیاست خارجی دولت آمریکابه چشم می خورد


حادثه 11 سپتامبر2001 وواکنش فوری ومثبت اصلاح طلبان درمحکومیت آن واولویتی که افغانستان وعراق دردولت بوش پیداکردند زمینه همکاری دولتهای دوکشوررادرخصوص این مسائل مشترک ایجاد نمود ومقامات رژیم ایران باوحشت از دچارشدن به سرنوشت این دورژیم تلاشهایی رابرای معامله باآمریکا ازطریق سفارت سویس درتهران آغازکردند آنها در قبال اخذ تضمین امنیتی برای نظام ورهبران آن وازجمله خلع سلاح واخراج مجاهدین ازعراق حاضربه تعلیق غنی سازی اورانیوم، عدم حمایت وحتی کمک به خلع سلاح حزب الله وحماس، همکاری درطرح صلح اعراب واسرائیل گردیده ودر خصوص نقض حقوق بشردرکشور(سرکوب مخالفان) ازطرف مقابل درخواست سکوت کرده بودند که ظاهرابا پاسخ منفی دولت آمریکا مواجه می شود فعالیتهای پنهان اتمی ایران که با افشای طرحهای مربوطه توسط سازمان مجاهدین خلق لورفته بود ودخالت ماموران وابسته به نیروی قدس سپاه پاسداران درعراق بالاخص درزمینه همکاری با نیروهای انتحاری القاعده وسایرگروههای سلفی، ساخت بمبهای پیشرفته کنارجاده ای وحمله سازمان یافته به یکی ازمقرهای آمریکائیان درکربلا ونهایتا نیزراه اندازی جیش المهدی تحت رهبری مقتدی صدر(مشابه حزب الله درلبنان تحت ریاست حسن نصرالله) ازدلایل اصلی این عدم تداوم همکاری ومصالحه بین ایران وآمریکابه شمارمی رفت لازم به توضیح است که دولت آمریکادراین برهه تاریخی نیزسعی می کردبا عدم درگیری مستقیم واستفاده ازقدرتهای اصلی اتحادیه اروپا(انگلیس، فرانسه، آلمان) وچین وشوروی دست بالا رابرای مذاکرات نهایی درآینده داشته باشد وتنها درمورد امنیت عراق مذاکرات مستقیمی بین هیات آمریکایی به ریاست سفیرآنکشوردرعراق وهیات امنیتی ایران تحت سرپرستی سفیرایران درعراق (که همزمان مسئولیت معاون اطلاعات عملیات نیروی قدس سپاه پاسداران رابعهده داشت) طی چندنوبت صورت گرفت.


مجاهدین خلق پس ازآن چه درداخل عراق وچه دراروپا وآمریکا زیرشدیدترین فشارها قرارداشته وتنها درسایه مقاومت خودکه منجربه ازبین رفتن تعدادی ازنیروهای آنان درحمله به قرارگاه اشرف درعراق، دستگیری ومصادره اموال آنها ازسوی دولت فرانسه واعمال فشاربه آنها درسایرکشورها گردید توانستند به تدریج خودرااززیرتیغ تیزحملات دولتهای اروپایی رهاسازند اعلام لغوتروریست بودن مجاهدین درفرانسه وانگلیس ونهایتا اتحادیه اروپا شرایطی رافراهم آورد که مقامات آمریکایی نیزبرای حذف مجاهدین ازلیست سیاه تحت فشارقرارگیرند بالاخص اینکه قراردادن مجاهدین خلق درلیست سازمانهای تروریستهای خارجی تنهاتوسط وزارت خارجه آمریکا وبدون هرگونه استفساریه ازسایرمراجع قانونی ازجمله اف بی آی که مرجع امنیتی آمریکا دراین خصوص است صورت گرفته بود.


دراین خصوص مجاهدین ابتدا ازطریق لابی باشخصیتهای محافظه کارودموکرات نزدیک به مراجع امنیتی درکنگره توانستند تعدادزیادی نماینده راباخودهمراه نمایند وسپس باتوجه به ارتباطات گسترده این افراد بامراکزامنیتی امکان گفتگو وارائه دلایل ومدارک فراهم گردید ونهایتا شخصیتهای مهم آمریکا باسابقه خدمت دربالاترین پستهای امنیتی ازجمله دادستانی، وزارت دفاع، اف بی آی وسیا باتوجه به فقدان هرگونه دلیل موجه وسابقه منفی ازاین گروه خودبعنوان حامیان این گروه درآمدند ونهایتا دادگاه عالی واشنگتن دی سی به شهادت این مراجع وبالاخص فقدان هرگونه سابقه منفی دراف بی آی طی حکمی ازوزارت خارجه آمریکادرخواست نمود که حذف مجاهدین ازلیست گروههای تروریستی خارجی را مدنظرقراردهد


مجاهدین دراین رابطه فعالیتهای بسیارزیادی داشته که ازآن جمله می توان به برگزاری مرتب وسازمان یافته کنفرانس هایی باحضورشخصیتهای فوق دراروپا وآمریکا اشاره کرد که همین امرباعث به صدا درآمدن زنگ خطربرای برخی ازاعضای اپوزیسیون ورژیم گردید وآنها بااین تصورکه بزودی این گروه با حذف ازلیست سیاه آمریکا بعنوان آلترناتیورژیم مورد قبول غرب واقع خواهدشد سربه ناسازگاری وواکنش برداشتند که دراین رابطه می توان به مواردی ازجمله مصاحبه هاومقالات بنی صدر، آخوند محسن کدیورومصاحبه رادیوبی بی سی بایکی ازکادرهای بریده مجاهدین بنام ادوارد ترمادراشاره کرد.


برای آگاهی ازعلل همراهی برخی شخصیتهای محافظه کارودموکرات ازمجاهدین که عمدتا دارای سوابق مسئولیت قضایی، نظامی، امنیتی واجرایی می باشند نگاهی به نکات اصلی درسخنان آنها ضروری می باشد وبنظرنگارنده مهمترین بحث ها رامی توان درمواضع چالشی لوئیس فری رییس سابق اف بی آی بروشنی ملاحظه کرد

درکنفرانس برگزارشده درمورخه 26 مارس 2011 درکنگره آمریکا تحت عنوان “قیام برای آزادی، افق سیاسی ایران” وی می گوید:


من سالیان درازی هدایت یکی ازبزرگترین بوروکراسیهای جهان رابرعهده داشتم. اما دربرهه ای اززمان باید تصمیماتی گرفته شود وحقایق باید درستی آنها را اثبات کنند. به عقیده مامطلقاًهیچگونه شواهد معتبری درمطالب محرمانه وجود ندارد که حفظ نام سازمان مجاهدین خلق را درلیست گروههای تروریستی خارجی آمریکا توجیه کند. برعکس تمامی شواهدعلیه این امرمی‌باشند.”


وی دربخشی دیگرازسخنان خودمی گوید:

” من هیچکس جزرژیم ایران رانیافتم که مخالف حذف نام مجاهدین خلق (ازلیست گروههای تروریستی وزارت خارجه آمریکا) باشد. شما ازاین امرمی توانید به‌ نتیجه مشخصی برسید.”

وی دربخشی دیگرازسخنان خود با انتقاد ازقراردادن نام مجاهدین خلق درلیست گروههای تروریستی در1993 این عمل رااشتباهی آشکارمی داند که 14 سال زمان صرف بررسی حقیقت آن شده است وسپس با استناد به یکی ازجملات وینستون چرچیل نخست وزیراسبق انگلیس که می گوید” آمریکاییها تنهازمانی بهترین راه را برمی‌گزینند که تمام راههای ممکن دیگررا آزمایش کرده‌اند!!” حذف مجاهدین وبرسمیت شناختن آنها را تنهاوبهترین راه فراروی دولت آمریکا می داند.

وی درجایی دیگربرای اثبات فقدان هرگونه پایه واساس برای قراردادن مجاهدین خلق درلیست سیاه وزارتخارجه آمریکا وسیاسی بودن این تصمیم برخلاف سایرسازمانهای تروریستی که باملاحظات امنیتی درلیست گنجانده می شوند می گوید:

“وقتی نام سازمان مجاهدین درلیست (گروههای تروریستی وزارتخارجه آمریکا) گنجانده شد قرارشد که ما درقبال آن پاسخ بدهیم. درواقع این تنها سازمانی بود که ازاداره اف.بی.آی خواسته شد که درمورد آن تحقیق کند، درحالیکه ماحتی هیچ ماموری ازاف.بی.آی را نیزبه این گروه اختصاص نداده بودیم چون اصولا آنها راتهدید نمی‌دانستیم.”


لوئیس فری دلیل چنین امری راتلویحا روی کارآمدن دولت دموکرات بیل کلینتون درآن ایام می داند که همزمان با روی کارآمدن دولت دوم هاشمی رفسنجانی ولابی های سنگینی بود که ازسوی جناح راست کشورباغرب شروع شده بود البته برخی مراجع با اختلاط دوره دوم ریاست جمهوری کلینتون بادوره اول ریاست جمهوری محمدخاتمی این تغیرسیاست رابه قدرت رسیدن اصلاح طلبان نسبت می دهند که اشتباه است ودرواقع مواضع دولت کلینتون دردوره خاتمی ادامه سیاست دولت آمریکا دردوره دوم هاشمی رفسنجانی بود عین جمله رییس اسبق اف بی آی چنین است:

” درسال‌۱۹۹۳ این سازمان به عنوان گروه تروریستی نامیده شد. آنچه درآن زمان می‌گذشت بسیارشناخته شده است وبه چرایی تکراراین اشتباه، که واقعاً اشتباه هم هست، مربوط می‌شود. درکاخ سفید باوری حکمفرما بود که رژیم مدرن جدیدی به قدرت رسیده بود وفرصت مناسبی برای آمریکا ایجاد شده که حسن نیت خود را نشان داده وشاخه زیتونی به گروه حاکم پیشنهاد کند”


رئیس اسبق اف بی آی دربخشی دیگرازسخنان خود با تذکرنکته ای درخصوص توافق خامنه ای بانوری المالکی نخست وزیرعراق درفوریه 2009 برای نابودی قرارگاه اشرف اعلام می کند که رژیم ایران بیشترین استفاده را ازتداوم حفظ نام مجاهدین خلق درلیست گروههای تروریستی آمریکا وبرای توجیه سرکوب ملت ایران می کند وی دراین خصوص گفته است:

” ما با سکوت خود ارتکاب کشتارتوسط رژیم راتسهیل می‌کنیم. دوهفته پیش رژیم در‌حالیکه دانشجویان وجوانان را درتهران به گلوله می‌بست درروزنامه‌هایش نوشت که حتی آمریکا هم مجاهدین را به‌عنوان یک سازمان تروریستی می‌شناسد واین افراد هم به وضوح با این سازمان تروریستی همکاری می‌کنند. ما باسکوت خود وادامه نامگذاری مجاهدین تبلیغ وگسترش تروریسم را (توسط دولت ایران) تشویق وتسهیل می‌کنیم.”

ادامه دارد