مقدمتابعرض می رساند که اینجانب درنوشته ای که حدود 3 سال دراین خصوص تحت عنوان ” دستگیری حسین موسویان، مبارزه با جاسوسی یا تسویه حسابهای جناحی وکورکردن کانال جدید” نوشتم توضیح دادم که داستان دستگیری موسویان به افتتاح کانال جدیدی برمی گرددکه هاشمی ازطریق انگلیس (تونی بلر) به خاویارسولاناوسپس آمریکابازکردوشاهکارآن آزادی تکاوران نیروی دریایی سلطنتی انگلیس بود. درهمان نوشته توضیح دادم که هردوکانال خامنه ای(میانه وهویج گونه ازطریق لاریجانی) و(افراطی چماق گونه ازطریق احمدی نژاد ومتکی) عملاسوخته وفقدان کارآیی خودراعلیرغم اعلام آمادگی خامنه ای جهت مذاکره با آمریکانشان داده بودندوبازهم توضیح دادم روسیه که درآنزمان متحدخامنه ای محسوب می شد کانال جدیدهاشمی رابه باندخامنه ای لوداده بود واحمدی نژاد هم دریک مصاحبه اعتراف کرده بود که منبع اطلاعاتی آنهابرای دستگیری موسویان یک منبع خارجی بوده است.درمطلب فوق به این نکته هم اشاره شده بودکه روسیه برای کورکردن کانال انگلیس ازهمان روشی استفاده کرد که انگلیس بیست وپنج سال قبل برای نابودکردن کانال روسها (لودادن شبکه حزب توده به اتهام جاسوسی وکودتابرعلیه دولت ایران که توسط سفیرانگلیس درپاکستان وازطریق سران جمعیت موتلفه)صورت دادند
مداقه درمحتوای مطالب مندرج درگردش کارطولانی که درمقدمه حکم محکومیت موسویان هم آمده است نشان می دهد که این ارتباطات از حد متعارف وویژه دیپلماتهای جمهوری اسلامی بیشتربوده است واین سوال راپیش می آوردکه هاشمی رفسنجانی تاچه حد قابلیت ریسک پذیری داشته است؟ وتاچه حدقابلیت بازکردن گره های کوررادرشرایط بحرانی دارد؟ متاسفانه یاخوشبختانه هاشمی نشان داده است که از زیرکی لازم دراین خصوص برخورداراست وبرهمین اساس نگارنده شخصانمی تواند حضورآقای حسین موسویان رادرآمریکاتصادفی تلقی نمایم یاآنرایک ماموریت آموزشی بخوانم همچنانکه هیچگاه نیزباورنداشته ام که رفسنجانی فرزندخودمهدی هاشمی رابرای ادامه تحصیلات روانه انگلیس کرده وامکانی جهت بازگشت مجدد وی به کشور پیش بینی کرده باشد
هاشمی بااحساس خطرحذف ونومیدی ازاینکه جنبش سبزبه تنهایی بتواند ازپس حاکمیت خونخوارتحت فرماندهی خامنه ای بربیاید ویا نیاز به هماهنگی داخل وخارج اقدام به برقراری تماس کرده است وآخرین تلاشهای خودرابرای هماهنگ کردن فشارخارجی ازطریق جامعه جهانی (بالاخص آمریکا واروپا) بافشارداخلی ازسوی مردم برای تعدیل رفتارحاکمیت بعمل می آورد
امادرخصوص نحوه برخورد باحضورحسین موسویان بخشی ازنیروهای اپوزیسیون باتوجه به موقعیت وی بعنوان سفیرایران درآلمان طی سالهای 97-90 وماجرای رستوان میکونوس که درآن تعدادی ازسران حزب دمکرات کردستان کشته شدندوی راازعوامل اصلی آن جنایت دانسته که لازم است این توضیح اضافی نیزداده شود تاشایدکمکی به این دیدگاه نیزکرده باشیم
پس ازجنگ تحمیلی وهمراه باروی کارآمدن علی فلاحیان باکاراکترامنیتی بعنوان وزیراطلاعات، دولت ایران امضای یک پیمان همکاری امنیتی با دولت آلمان راپیشنهادکرده که باتوجه به تصویری که ازایران درزمینه حمایت ازتروریزم دردهه اول انقلاب همراه بودچنین برداشت گردید که ایران درمسیرسازندگی قرارگرفته است ودیگرتمایل خودبه اقدامات تخریبی رادرروابط بین الملل دنبال نمی کند. لذااین پیشنهادازسوی دولت آلمان نیز مورداستقبال قرارگرفت.امادرپشت صحنه این توافق امنییتی اهداف دیگری نهفته بود، وین پایتخت اطریش که تاقبل ازآن به عنوان سرپل عملیاتی دستگاه اطلاعاتی ایران دراروپامحسوب می شد ناامن اعلام گردیده ونیازبه کشوری جدید برای این امربود که باتوجه به وضعیت خاص جغرافیایی، ترددحجیم ایرانیان وموضع مسالمت آمیزدولت آنکشورنسبت به ایران مقررمی گردد آلمان بعنوان سرپل جدید عملیاتی انتخاب گردد درهمان حال دستگاه اطلاعاتی کشورباسوء استفاده ازاعتماد دولت آنکشوراقدام به طراحی ترورهای
گسترده درسطح اروپا می کند که دراین رابطه بسیاری ازرهبران سیاسی مخالف درکشورهای آلمان، فرانسه، سویس، اطریش، سوئدونروژموردهجوم قرارگرفته به قتل می رسندوتنهاپس ازقتل عام رهبران کرداست که دستگاه امنیتی آلمان باقرینه سازی فعالیتهای ایران که همزمان با انفجارمرکزیهودیان درآرژانتین ونیزپایگاه نیروهای آمریکایی درالخبرعربستان است مجددانسبت به فعالیتهای تروریستی هوشیارگردیده اقدام به محدودکردن حوزه عمل دستگاه اطلاعاتی ایران می کند گرچه درایران روی کارآمدن دولت خاتمی ورسوایی قتلهای زنجیره ای نیزمکمل اقدامات دول غربی دراین خصوص می گردد.
بخش دیگری ازنیروهای اپوزیسیون بااشاره به بیماری صعب العلاج همسرحسین موسویان که ظاهراپس ازدستگیری وی حادث گردیده است حضوروی درآمریکارایک امرشخصی وانسانی مرتبط باامورپزشکی قلمدادمی کنند که درکنارآن اخذیک بورسیه تحصیلی وباهدف استفاده ازبیمه پزشکی مرتبط باآن امری عادی جلوه می کند. این گروه همچنین ازپرونده حسین موسوی دردادگاه انقلاب که ابتدابه بازداشت ده روزه وسپس اعلام برائت وی ازاتهام اولیه جاسوسی انجامیده ولی با پیگیری شخص احمدی نژادوباندهمراه وی درقوه قضاییه ومجلس نظیرسعیدمرتضوی، محسنی اژه ای وکوچک زاده وسایرین مجددابه محکومیت دوساله وی ونیزمحرومیت 5 سال ازمدیریت درپستهای سیاسی به استناد ماده 505 قانون مجازات اسلامی انجامیدتلویحابعنوان مواردی جهت تلطیف فضابه نفع وی استفاده می کنند (لازم به توضیح است یکی دیگرازاتهامات موسویان همکاری باسیروس ناصری سفیرسابق ایران درسازمان ملل ویکی ازاعضای هیات مدیره شرکت اورینتال کیش بوده که درقراردادهای نفتی فعال اماپس ازانتقال شرکت فوق به سپاه پاسداران عملااتهام فوق ازپرونده ایشان وسیروس ناصری محومی گردد!!)
ازمنظری دیگراعزام حسین موسویان به آمریکا تلاشی جهت فربه کردن نقش اصلاح طلبان حکومتی (مشخصا نماینده هاشمی رفسنجانی) در راهبری جنبش سبزیا اپوزیسیون جعلی قلمداد گردیده که اپوزیسیون اصلی ومعتقد به براندازی کامل رژیم راتحت الشعاع قرارمی دهد البته بدلیل امکان شراکت برخی ازاین افراد درجنایات رژیم این نگرش می تواند بانگرش اول مترادف یادارای همپوشانی باشدولی اینکه اصولا جنبش سبزدارای رهبرانی درخارج باشد یاافرادی که باچسباندن خودبه جنبش سبزفرصت طلبانه درصددبهره برداری ازاین جنبش برای جازدن خودبعنوان رهبران درخارج باشندهنوزموردتردیداست زیراباتوجه به مواضع مهندس موسوی وکروبی درخصوص التزام به قانون اساسی وولایت فقیه حتی استراتژی جنبش سبزنیزدرپرده ای ازابهام قرارداردضمن آنکه سران فوق نیزهرگونه تفویض نمایندگی به افرادی درخارج ازکشورراازسوی خود تکذیب کرده اند
نکته قابل توجه اینکه برخی گرایشات افراطی طرفداردولت نظیررجاء نیوزکه هرگونه خروج ازکشورتوسط متهمان ومحکومان سیاسی را در چهارچوب تئوری توطئه وجاسوسی واقدامی ضدامنیتی قلمداد می کند واتفاقا خودازآتش بیاران محکومیت قضایی موسویان بوده اند درخصوص استقرارحسین موسویان درآمریکاموضعی کاملا متفاوت ازمواضع همیشگی خودگرفته وحتی کسانی نظیرمصطفی کواکبیان نماینده مجلس و مدیرمسئول نشریه مردم سالاری رامتهم کرده است که باپخش خبراستقراردائم موسویان درآمریکادرصدد قراردادن موسویان درمقابل یک عمل انجام شده وراندن وی به سمت اپوزیسیون بوده است؟!
بهرحال بنظرنگارنده داستان حسین موسویان وسایرموسویان های درراه باید قبل ازاینکه موردیک برخوردعکس العملی نسنجیده قرارگیرد موردبازشکافی قرارگرفته وفوائد ومضرات آن برای جنبش مردم ایران مورد ارزیابی قرارگیرد. افراط وتفریط دراین امرقطعا جزبه ضررملت ایران نخواهدبود سابقه ماجرای برخوردباهاشمی رفسنجانی ازسوی برخی عناصرتندرو وضربه ای که آن حرکات به جنبش اصلاحی ایران در یک دهه قبل زد وهم اکنون هم به نوعی دیگرمی زندبایدماراباندازه کافی هوشیارکرده باشدکه برای اتخاذموضع مناسب بایدکمی صبروحوصله به خرج دادوبی گداربه آب نزد